آموزش زمان ها در زبان چینی
در زبان چینی، زمانها به شیوهای متفاوت از زبانهای فارسی و انگلیسی بیان میشوند. به جای صرف افعال، از کلمات یا ساختارهای خاصی استفاده میشود تا مشخص شود که عملی در چه زمانی رخ داده است. در ادامه، هر یک از زمانها به همراه توضیحات کاملتر و مثالهای متعدد ارائه شدهاند:
1. زمان حال (Present Tense)
در زبان چینی، برای بیان زمان حال نیازی به افزودن علامت خاصی به فعل نیست. خود فعل به تنهایی میتواند نشاندهنده زمان حال باشد، مگر این که به وسیله زمانبندی یا زمینه، معنی دیگری داشته باشد.
مثالها:
- 我吃饭。 (wǒ chī fàn)
ترجمه: من غذا میخورم. - 他工作。 (tā gōngzuò)
ترجمه: او کار میکند. - 我学习中文。 (wǒ xuéxí zhōngwén)
ترجمه: من چینی یاد میگیرم. - 他们住在北京。 (tāmen zhù zài Běijīng)
ترجمه: آنها در پکن زندگی میکنند.
همانطور که گفتیم، زمان حال در زبان چینی با خود فعل بیان میشود و نیازی به تغییر فعل نیست. این زمان بیشتر برای بیان رویدادهای جاری، عادات یا حقایق عمومی استفاده میشود.
مثالهای بیشتر:
- 我每天早上喝咖啡。 (wǒ měitiān zǎoshang hē kāfēi)
ترجمه: من هر روز صبح قهوه مینوشم.
کاربرد: بیان عادات روزانه. - 他现在在家。 (tā xiànzài zài jiā)
ترجمه: او الان در خانه است.
کاربرد: بیان وضعیت فعلی. - 我们住在上海。 (wǒmen zhù zài Shànghǎi)
ترجمه: ما در شانگهای زندگی میکنیم.
کاربرد: بیان حقایق جاری (محل زندگی).
- 你喜欢打篮球吗? (nǐ xǐhuan dǎ lánqiú ma?)
ترجمه: آیا تو بسکتبال دوست داری؟
کاربرد: پرسش درباره علاقهمندیها.
2. زمان گذشته (Past Tense)
برای نشان دادن گذشته، از کلمه “了” (le) استفاده میشود که معمولاً بعد از فعل قرار میگیرد. این علامت نشاندهنده تکمیل عمل است.
مثالها:
- 我吃饭了。 (wǒ chī fàn le)
ترجمه: من غذا خوردم.
- 他去了学校。 (tā qù le xuéxiào)
ترجمه: او به مدرسه رفت. - 我昨天看了电影。 (wǒ zuótiān kàn le diànyǐng)
ترجمه: من دیروز فیلم دیدم. - 他们上个月搬家了。 (tāmen shàng ge yuè bānjiā le)
ترجمه: آنها ماه گذشته نقل مکان کردند.
توجه داشته باشید که “了” در جملههای گذشته برای نشان دادن این است که عمل به اتمام رسیده است، اما اگر بخواهید زمان دقیقتری را مشخص کنید، میتوانید از کلماتی مانند “دیروز” (昨天، zuótiān) یا “سال گذشته” (去年، qùnián) استفاده کنید.
مثالهای بیشتر:
- 我昨天去看了电影。 (wǒ zuótiān qù kàn le diànyǐng)
ترجمه: من دیروز فیلم دیدم.
کاربرد: بیان اتفاقاتی که در گذشته رخ داده است. - 他已经吃了午饭。 (tā yǐjīng chī le wǔfàn)
ترجمه: او قبلاً ناهار خورده است.
کاربرد: بیان عملی که قبلاً انجام شده است (یادآوری). - 我刚才打了电话给他。 (wǒ gāngcái dǎ le diànhuà gěi tā)
ترجمه: من همین الان به او زنگ زدم.
کاربرد: بیان عملی که لحظاتی قبل انجام شده است. - 我读完了这本书。 (wǒ dú wán le zhè běn shū)
ترجمه: من این کتاب را تمام کردم.
کاربرد: بیان تکمیل یک عمل.
3. زمان آینده (Future Tense)
برای بیان آینده، از کلمات خاصی مانند “要” (yào) یا “会” (huì) قبل از فعل استفاده میشود. هر دو این کلمات نشاندهنده پیشبینی یا قصد انجام عملی در آینده هستند.
مثالها:
- 我会吃饭。 (wǒ huì chī fàn)
ترجمه: من غذا خواهم خورد. - 他明天要去上海。 (tā míngtiān yào qù Shànghǎi)
ترجمه: او فردا به شانگهای خواهد رفت. - 我们下个星期会开始新项目。 (wǒmen xià ge xīngqī huì kāishǐ xīn xiàngmù)
ترجمه: ما هفته آینده پروژه جدیدی را آغاز خواهیم کرد. - 你要学中文吗? (nǐ yào xué zhōngwén ma?)
ترجمه: آیا میخواهی چینی یاد بگیری؟
نکته:
“会” (huì) بیشتر برای پیشبینیهای عمومی و اتفاقات اجتنابناپذیر به کار میرود، در حالی که “要” (yào) بیشتر برای قصد یا برنامهای که انجام آن در آینده است، استفاده میشود.
مثالهای بیشتر:
- 我明天要去北京。 (wǒ míngtiān yào qù Běijīng)
ترجمه: من فردا به پکن میروم.
کاربرد: بیان برنامهی قطعی برای آینده. - 她会做晚饭。 (tā huì zuò wǎnfàn)
ترجمه: او شام درست خواهد کرد.
کاربرد: پیشبینی عملی که انجام خواهد شد.
- 我们下个月会搬家。 (wǒmen xià gè yuè huì bānjiā)
ترجمه: ما ماه آینده نقل مکان خواهیم کرد.
کاربرد: بیان برنامهی آینده. - 你要什么时候出发? (nǐ yào shénme shíhòu chūfā?)
ترجمه: کی میخواهی حرکت کنی؟
کاربرد: سوال دربارهی برنامههای آینده.
4. زمان حال استمراری (Present Continuous Tense)
برای بیان عملی که در حال حاضر در جریان است، از کلمه “正在” (zhèngzài) یا “在” (zài) قبل از فعل استفاده میشود. این ساختار مشابه زمان حال استمراری در فارسی یا انگلیسی است.
مثالها:
- 我正在吃饭。 (wǒ zhèngzài chī fàn)
ترجمه: من در حال غذا خوردن هستم. - 她在看书。 (tā zài kàn shū)
ترجمه: او در حال کتاب خواندن است. - 他们正在开会。 (tāmen zhèngzài kāihuì)
ترجمه: آنها در حال برگزاری جلسه هستند. - 我在学中文。 (wǒ zài xué zhōngwén)
ترجمه: من در حال یادگیری چینی هستم.
نکته:
“正在” (zhèngzài) تأکید بیشتری بر روی زمانی که عمل در حال وقوع است دارد، در حالی که “在” (zài) بیشتر عمومیتر است و کاربرد روزمره دارد.
مثالهای بیشتر:
- 我正在看电视。 (wǒ zhèngzài kàn diànshì)
ترجمه: من دارم تلویزیون تماشا میکنم.
کاربرد: بیان عملی که در حال حاضر در جریان است. - 他们在打篮球。 (tāmen zài dǎ lánqiú)
ترجمه: آنها دارند بسکتبال بازی میکنند.
کاربرد: بیان یک فعالیت در حال انجام. - 他正在等你。 (tā zhèngzài děng nǐ)
ترجمه: او در حال انتظار برای توست.
کاربرد: توضیح درباره فعالیت فعلی کسی. - 我在写作业。 (wǒ zài xiě zuòyè)
ترجمه: من دارم تکالیفم را مینویسم.
کاربرد: توصیف کار فعلی خودتان.
5. زمان گذشته استمراری (Past Continuous Tense)
برای بیان عملی که در گذشته در حال انجام بوده است، از “在” (zài) یا “正” (zhèng) به همراه “了” (le) استفاده میشود تا نشان دهد که عمل در یک زمان مشخص در گذشته در حال انجام بوده است.
مثالها:
- 我昨天在吃饭的时候,他来了。 (wǒ zuótiān zài chī fàn de shíhòu, tā lái le)
ترجمه: وقتی دیروز داشتم غذا میخوردم، او آمد. - 她昨天正看书的时候,电话响了。 (tā zuótiān zhèng kàn shū de shíhòu, diànhuà xiǎng le)
ترجمه: وقتی دیروز او داشت کتاب میخواند، تلفن زنگ زد. - 我们在开会的时候,他突然走了。 (wǒmen zài kāihuì de shíhòu, tā tūrán zǒu le)
ترجمه: وقتی ما داشتیم جلسه برگزار میکردیم، او ناگهان رفت.
مثالهای بیشتر:
- 我昨天在吃饭的时候,他打电话来了。 (wǒ zuótiān zài chī fàn de shíhòu, tā dǎ diànhuà lái le)
ترجمه: وقتی دیروز داشتم غذا میخوردم، او زنگ زد.
کاربرد: بیان عملی که در گذشته در جریان بوده و اتفاق دیگری رخ داده است. - 他昨天正在开会。 (tā zuótiān zhèngzài kāihuì)
ترجمه: او دیروز در حال برگزاری جلسه بود.
کاربرد: بیان فعالیتی که در گذشته در جریان بوده است. - 我们那时候在学习中文。 (wǒmen nà shíhòu zài xuéxí zhōngwén)
ترجمه: ما آن زمان در حال یادگیری چینی بودیم.
کاربرد: توصیف یک فعالیت گذشته که در جریان بوده است.
- 当他进来的时候,我正在写信。 (dāng tā jìnlái de shíhòu, wǒ zhèngzài xiě xìn)
ترجمه: وقتی او وارد شد، من داشتم نامه مینوشتم.
کاربرد: بیان فعالیتی که در گذشته در حال انجام بوده است و توسط عمل دیگری قطع شده است.
6. زمان آینده نزدیک (Near Future Tense)
برای بیان عملی که در آینده نزدیک رخ میدهد، از کلماتی مانند “马上” (mǎshàng) به معنی “به زودی” استفاده میشود. این ساختار نشاندهنده وقوع قریبالوقوع عمل است.
مثالها:
- 我马上要吃饭了。 (wǒ mǎshàng yào chī fàn le)
ترجمه: من به زودی غذا خواهم خورد. - 她马上会回来。 (tā mǎshàng huì huílái)
ترجمه: او به زودی برمیگردد. - 他们马上要开始工作了。 (tāmen mǎshàng yào kāishǐ gōngzuò le)
ترجمه: آنها به زودی کار را شروع خواهند کرد. - 我马上要出发了。 (wǒ mǎshàng yào chūfā le)
ترجمه: من به زودی حرکت خواهم کرد.
مثالهای بیشتر:
- 我们马上要出发了。 (wǒmen mǎshàng yào chūfā le)
ترجمه: ما به زودی حرکت خواهیم کرد.
کاربرد: تاکید بر عملی که به زودی انجام خواهد شد. - 她马上会回来了。 (tā mǎshàng huì huílái le)
ترجمه: او به زودی برمیگردد.
کاربرد: پیشبینی درباره اتفاقی در آینده نزدیک. - 我马上就到。 (wǒ mǎshàng jiù dào)
ترجمه: من به زودی میرسم.
کاربرد: اعلام رسیدن قریبالوقوع. - 火车马上要来了。 (huǒchē mǎshàng yào lái le)
ترجمه: قطار به زودی میآید.
کاربرد: توصیف زمان کوتاهی قبل از وقوع عمل.
جمعبندی:
در زبان چینی، برخلاف زبانهای دیگر، برای بیان زمان از صرف فعل استفاده نمیشود، بلکه از کلمات خاصی مانند “了“، “在“، “要” و “会” استفاده میشود. برای تسلط بر زمانهای مختلف، تمرین زیاد و آشنایی با ساختارهای جملات کمک زیادی میکند.
مسیر یادگیری زبان چینی، سخت یا آسان؟
منابع:
راهنمای جامع آموزش زمانها در زبان چینی – کیا شمشکی
آموزش زبان چینی در 15 روز | گرامر و مکالمات روزمره – لیموناد
آموزش ساعت و زمان به زبان چینی – 7Chinese
آموزش زمان و ساعت در زبان چینی – دارالترجمه نیک
آموزش رایگان زبان چینی از صفر – مکتبخونه
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.